آنچه اینک می آید، پاسخ به سئوالی است که راجع به قیام امام زمان(ع) و رابطه آن با قیامت مطرح شده است. اصل سئوال چنین است:
سلام استاد گرانقدر
مطالبی در مورد ترتیب نزول قرآن تو وبلاگتون خوندم، از سخنانتون و روشنفکریتون لذت بردم؛ ولی سئوال من در زمینه دیگه ای هست که راستش فکر کردم، جوابم رو از قرآن خوندن بگیرم؛ ولی می خواستم قرآن رو به ترتیب نزول بخونم که وبلاگ شما رو دیدم.
سئوال های من اصلا ربطی به این موضوع نداره.
سئوال اولم اینه:
1. مگه همه ما نمی دونیم که امام زمان ظهور می کند و سال ها راستی و درستی به زمین حاکم میشه؟ می دانیم. و مگر نمی دانیم خداوند به ما فرمود: زمان قیامت را برای شما تعیین نمی کنم تا اینکه هر آن فکر کنید، شاید فردا قیامت باشد و به گناه نپردازید؟ حال خود شما هم می دانید که وقتی امام زمان نیامده پس هنوز قیامتی در کار نیست؛ بلکه حتی بعد از مدتی که امام زمان بیاید قیامت نخواهد شد.
2. مگر خداوند نگفت هر کس می تواند به تفکر بپردازد و دینش را خود انتخاب کند؟ پس چرا خداوند در اسلام کسی را که از اسلام خارج شود و مثلا مسیحیت را به حق بداند، خارج شده از دین و مستحق اعدام می داند؟
ممنون می شم اگه به این دو سئوال جواب بدید. جویای حقیقت هستم.
من اینک پاسخ سئوال اول را عرض می کنم و پاسخ سئوال بعد را ان شاء الله در پست بعدی خواهم داد.
در پاسخ نکات چندی را عرض می کنم:
اولاً، چنان که از قرآن دانسته می شود، رسیدگی به گناهان و عذاب گناهکاران در سه مرحله است: دنیا، برزخ و قیامت. هر سه مرحله در آیات ذیل از سوره مؤمنون گزارش شده است:
مرحله اول: دنیا: در آیات ذیل پیامبر اسلام(ص) از خداوند می خواهد، آن عذابی را که خداوند در دنیا برای مشرکان مکه وعده داده است، محقق کند و به او نشان دهد. این عذاب عبارت از شکستی بود که در جنگ بدر واقع شد و رئیس وقت مشرکان مکه یعنی ابوالحکم معروف به ابوجهل و بسیاری از سران مکه کشته شدند:
قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِیَنّی ما یُوعَدُونَ (93) رَبِّ فَلا تَجْعَلْنی فِی الْقَوْمِ الظَّالِمینَ (94) وَ إِنَّا عَلی أَنْ نُرِیَکَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرُونَ (95) ادْفَعْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَصِفُونَ (96) وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ (97) وَ أَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ (98)؛ بگو: «پروردگارا، اگر آنچه را که [از عذاب] به آنان وعده داده شده است به من نشان دهی، * پروردگارا، پس مرا در میان قوم ستمکار قرار مده.» * و به راستی که ما تواناییم که آنچه را به آنان وعده دادهایم بر تو بنمایانیم. * بدی را به شیوهای نیکو دفع کن. ما به آنچه وصف میکنند داناتریم. * و بگو: «پروردگارا، از وسوسههای شیطانها به تو پناه میبرم. * و پروردگارا، از اینکه [آنها] به پیش من حاضر شوند به تو پناه میبرم.»
مرحله دوم، برزخ: در آیات ذیل که ادامه آیات قبل است، به صراحت از دوره ای بعد از مرگ تا قیامت سخن رفته است:
حَتَّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) لَعَلّی أَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَکْتُ کَلاَّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ (100)؛ تا آن گاه که مرگ یکی از ایشان فرا رسد، میگوید: «پروردگارا، مرا بازگردانید، * شاید من در آنچه وانهادهام کار نیکی انجام دهم. نه چنین است، این سخنی است که او گوینده آن است و پشاپیش آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته خواهند شد.
مرحه سوم، قیامت: در آیات ذیل که ادامه آیات قبل است، از مرحله ای بعد از برزخ یاد شده است:
فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ (101) فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (102) وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فی جَهَنَّمَ خالِدُونَ (103) تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فیها کالِحُونَ (104) أَ لَمْ تَکُنْ آیاتی تُتْلی عَلَیْکُمْ فَکُنْتُمْ بِها تُکَذِّبُونَ (105) قالُوا رَبَّنا غَلَبَتْ عَلَیْنا شِقْوَتُنا وَ کُنَّا قَوْماً ضالِّینَ (106) رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ (107) قالَ اخْسَؤُا فیها وَ لا تُکَلِّمُونِ (108)؛ پس آن گاه که در صور دمیده شود، [دیگر] آن روز میانشان نسبت خویشاوندی وجود ندارد، و از [حال] یکدیگر نمیپرسند. * پس کسانی که کفه میزان [اعمال] آنان سنگین باشد، ایشان رستگارانند. * و کسانی که کَفِّه میزان [اعمال] شان سبک باشد، آنان به خویشتن زیان زده [و] همیشه در جهنم میمانند. * آتش چهره آنها را میسوزاند، و آنان در آنجا ترشرویند. * آیا آیات من بر شما خوانده نمیشد و [همواره] آن را مورد تکذیب قرار نمیدادید؟ * میگویند: «پروردگارا، شقاوت ما بر ما چیره شد و ما مردمی گمراه بودیم.» * پروردگارا، ما را از اینجا بیرون بر، پس اگر بازهم [به بدی] برگشتیم، در آن صورت ستمگر خواهیم بود. * میفرماید: « [بروید] در آن گم شوید و با من سخن مگویید.»
ثانیاً، در قرآن هیچ آیه ای که صراحت بر قیام امام زمان(ع) داشته باشد، به چشم نمی خورد. این قیام به استناد روایات است. در روایات آمده است که در آخر الزمان و نزدیک وقوع قیامت، آن قیام صورت می گیرد. به این ترتیب، این معنا نیز که تا امام زمان قیام نکند، قیامت بر پا نمی شود، در قرآن ذکر نشده؛ بلکه در روایات آمده است.
در قرآن به صورت کلی سخن از سنت الهی مبنی بر اندازی ستمگران و حاکمیت بخشیدن ستمدیدگان رفته است؛ چنان که در جایی آمده است:
إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی اْلأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ الْمُفْسِدینَ * وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ * وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی اْلأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ (قصص، 4-6)؛ فرعون در سرزمین [مصر] سر برافراشت، و مردمِ آن را طبقه طبقه ساخت طبقهای از آنان را زبون میداشت: پسرانشان را سر میبرید، و زنانشان را [برای بهرهکشی] زنده بر جای میگذاشت، که وی از فسادکاران بود. * و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منّت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم، و ایشان را وارث [زمین] کنیم، * و در زمین قدرتشان دهیم و [از طرفی] به فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از جانب آنان بیمناک بودند، بنمایانیم.
نیز در جای دیگر آمده است:
قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ اسْتَعینُوا بِاللَّهِ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اْلأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ * قالُوا أُوذینا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِیَنا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا قالَ عَسی رَبُّکُمْ أَنْ یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَ یَسْتَخْلِفَکُمْ فِی اْلأَرْضِ فَیَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ (اعراف، 128-129)؛ موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید و پایداری ورزید، که زمین از آنِ خداست آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد میدهد و فرجام [نیک] برای پرهیزگاران است.» * [قوم موسی] گفتند: «پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و [حتی] بعد از آنکه به سوی ما آمدی مورد آزار قرار گرفتیم.» گفت: «امید است که پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند و شما را روی زمین جانشین [آنان] سازد آن گاه بنگرد تا چگونه عمل میکنید.»
در این آیات با اشاره به حاکمیت بنی اسرائیل ستمدیده بر فرعونیان ستمگر به پیامبر اسلام(ص) بشارت داده شده بود که بر مشرکان مکه پیروز خواهد شد و بر آنان حاکمیت پیدا خواهد کرد؛ چنان که خطاب به مسلمانان مدینه قبل از فتح مکه آمده است:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی اْلأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ (نور، 55)؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد، و آن دینی را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند، و هر کس پس از آن به کفر گراید آنانند که نافرمانند.
ثالثاً، در قرآن هیچ تصریحی در خصوص این که در آخر الزمان و نزدیک قیامت، حاکمیت بر زمین متعلق به صالحان است، نشده است. تنها آمده است که در روز قیامت، حاکمیت از آن صالحان است؛ چنان که در جایی آمده است:
یَوْمَ نَطْوِی السَّماءَ کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعیدُهُ وَعْداً عَلَیْنا إِنَّا کُنَّا فاعِلینَ (104) وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ (105) إِنَّ فی هذا لَبَلاغاً لِقَوْمٍ عابِدینَ (انبیاء، 104-106)؛ روزی که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامهها در میپیچیم. همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم، دوباره آن را بازمیگردانیم. وعدهای است بر عهده ما، که ما انجام دهنده آنیم. * و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد. * به راستی در این [امور] برای مردم عبادتپیشه ابلاغی [حقیقی] است.
نیز در جای دیگر آمده است:
وَ سیقَ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّی إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدینَ (73) وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا اْلأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ (زمر، 73- 74)؛ و کسانی که از پروردگارشان پروا داشتهاند، گروه گروه به سوی بهشت سوق داده شوند، تا چون بدان رسند و درهای آن [به رویشان] گشوده گردد و نگهبانان آن به ایشان گویند: «سلام بر شما، خوش آمدید، در آن درآیید [و] جاودانه [بمانید].» * و گویند: «سپاس خدایی را که وعدهاش را بر ما راست گردانید و زمین را به ما میراث داد، از هر جای آن باغ [پهناور] که بخواهیم جای میگزینیم.» چه نیک است پاداش عملکنندگان.
البته پنهان نیست که رویکرد عمومی بشریت به جانب صلح و عدالت و رعایت حقوق بشر است؛ همان چیزی که در روایات به آن وعده داده شده است.
رابعاً، اما وقوع قیامت برای کسانی که به قرآن ایمان دارند، قابل انکار نیست. اگر هم کسی منکر امام زمان باشد، نمی تواند منکر وقوع قیامت باشد.
خامساً، به فرض آن که کسی منکر قیامت باشد، نمی تواند منکر این باشد که عالمی پس از مرگ وجود دارد؛ زیرا چنین عالمی هم به لحاظ تجربی تأیید شده است و کسانی که تجربه نزدیک مرگ داشته اند، به وضوح آن عالم را درک کرده اند و هم به لحاظ عقلی قابل اثبات است؛ زیرا چنین نیست که هر کسی در این دنیا به مجازاتش برسد. بسیاری در تمام عمرشان جنایت می کنند و بعد هم با مرگ طبیعی می میرند، بدون این که مجازات اعمالشان را ببینند؛ لذا باید عالمی باشد تا به مجازات برسند.
در پی نگارش این پست، سئوالی از سوی یکی از دانشجویان مطرح شد و پاسخی از سوی من به او داده شد که اینک می آید:
به نام خدا
باسلام وتبریک اعیاد شعبانیه
جناب دکتر ،فکر میکنم جواب سئوال اول رو دقیق روشن نکردید. منظورتون از اینکه به قیام امام عصر فقط در روایات اشاره شده چیه؟ یعنی چون در قرآن ذکری به میان نیامده اصلا محلی برای بحث وبررسی نداره؟واگر داره،چرا جواب سوال اول روشن نشده؟
نکته دیگه اینکه،درقسمت(ثالثا)گفتید که روز قیامت از آن صالحان است،با اینکه ظاهر آیه حکومت دنیایی رو نشون میده.
ممنون میشم اگه به سوالاتم جواب بدید.
التماس دعا
به نام خدا و با سلام
اعیاد شعبانیه بر شما هم مبارک باشد.
اولاً، البته من سئوال نویسنده را پاسخ دادم. او پاسخ سئوالش را از قرآن می خواست که من هم از قرآن پاسخ دادم و این بدان معنا نیست که همه چیز باید از طریق قرآن ثابت شود. من عرض کردم که گزارش قیام امام زمان(ع) در روایات آمده و روایات را نیز تضعیف نکردم؛ بلکه گفتم که رویکرد عمومی بشر نیز مؤید مضامین روایات است.
ثانیاً، ظاهر آیه را همه قرائن همراه آیه مشخص می کند و سیاق مهم ترین قرینه فهم آیه است. اگر ملاحظه فرموده باشد، آیات استنادی در سیاق آیات قیامت است و بنابراین مراد از حاکمیت صالحان در آن آیات حاکمیت در قیامت است؛ نه در دنیا.
البته من منکر این نیستم که در دنیا هم روزی حاکمیت صالحان در سراسر زمین محقق می شود؛ بلکه حتی تأکید کرده ام که رویکرد عمومی بشر به سوی آن است.
موفق باشید.