«تاریکی و بیبرقی» در زمینهای 99 ساله بیداد میکند
گروه مسکن- مریم علیزاده: چند روز پس از آنکه دستور «ساختوساز شبانهروزی روی زمینهای 99ساله» صادر شد، مسوولان مسکنمهر برای پیگیری پاسخ عملیاتی به آن، بامداد دیروز به شهر جدید پرند سفر کردند تا از وضعیت احداث مسکن در شیفت شب برخی پروژهها بازدید کنند؛
اما آنچه در این مسافرت شبانه مشخص شد، درگیری تازه سازندهها با مشکلی بهنام «تاریکی و بیبرقی» بود که به دلیل عدم تامین برق کارگاهی، دامنگیر سازندهها شده است. هر چند پیمانکاران مسکنمهر در پرند از کار در شب استقبال کردهاند؛ اما برای آن مجبور شدهاند، ژنراتور –مولد برق- خریداری کنند که این، هزینه را برایشان افزایش میدهد. تامین برق کارگاهی مشکلی تقریبا قدیمی است که برای حل آن، گویا باید هزینهای زیادتر از خرید یک دستگاه ژنراتور پرداخت شود. در پرند قرار است 110 هزار واحد مسکونیمهر ساخته شود که هماکنون بیشاز نیمی از این واحدها از خاک سر برآوردهاند (از مرحله پیریزی گذشتهاند).
در حال حاضر حدود 10 شرکت ساختمانی که پروژههای بالای 400 واحدی در این شهر در دست ساخت دارند، در سه شیفتکاری مشغول به کار هستند. علی نیکزاد، وزیر مسکن در بازدید بامداد دیروز از یکی از همین پروژهها اعلام کرد: به دلیل کمبود زمان، همه ساختوسازها باید حداقل در دو شیفتکاری انجام شود.
وی افزود: آخرین برنامهریزی که انجام شده به این صورت است که حداکثر تا شهریور سال 90، همه یک میلیون واحد مسکونیمهر ساخته و تحویل مردم خواهد شد.
نیکزاد همچنین در پاسخ به خواسته برخی از پیمانکاران برای تامین برق کارگاهی، قول پیگیری این موضوع را از طریق دستگاه مربوطه ارائه کرد. همچنین سعید صابونی، مدیر عامل شهر جدید پرند نیز گفت: پیرو ابلاغ موضوع ساختوسازهای شبانهروزی به سازندهها، هر کدام از اعضای هیات مدیره به همراه کمیته فنی هر شب از بخشهای مختلف مسکنمهر بازدید میکنند تا ضمن کنترل، موانع و مشکلات احتمالی پیمانکاران را پیگیری کنند. صابونی با بیان اینکه عملکرد مسکنمهر در پرند طی یکسال اخیر، چند برابر افزایش پیدا کرده، افزود: سازندهها باید به گونهای سه شیفتکاری را تنظیم کنند که در زمان تعویض، نیروی کار به فعالیت مجدد مرتکب نشوند. مدیرعامل پرند پیشبینی کرد: تا پایان سال جاری حداقل 4 هزار واحد مسکونی به بهرهبرداری برسد.
کارگاه مپسا در تاریکی
پروژه 1100 واحدی مپسا که در پرند در حال ساخت است، هنوز موفق به دریافت برق کارگاهی برای تامین روشنایی در شب نشده، بهطوریکه بامداد دیروز نماینده این پروژه در محل از وزیر مسکن خواست برای تامین برق، جهت دید در شب، مشکلات برطرف شود. نیکزاد نیز در مقابل، از نماینده مپسا قول گرفت، 600 واحد مسکونی ظرف ماه آینده، به بهرهبرداری برسد.
خبرگزاری فارس: شبکههای سه، دو، یک و تهران به ترتیب سریالهای خود را از بعد از افطار در ماه رمضان روی آنتن میبرند.
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس، امسال چهار سریال اصلی ویژه ماه مبارک رمضان در تلویزیون تولید شده است که از شبکههای یک، دو، سه و تهران پخش میشوند.
// جراحت
بنابراین گزارش، اولین سریالی که در این ایام به روی آنتن میرود، مجموعه «جراحت» به کارگردانی «محمدمهدی عسگرپور» است که ساعت 20:40 از شبکه سه سیما پخش میشود. این سریال ملودرامی اجتماعی است و توسط سعید نعمتالله در 30 قسمت 35 دقیقهای ساخته شده است.
// ملکوت
مجموعه تلویزیونی «ملکوت» نیز دومین سریالی است که در ماه رمضان پخش میشود. این سریال هر شب ساعت 21:30 پخش میشود. کارگردانی «ملکوت» را «محمدرضا آهنج» انجام داده و محمدرضا شریفینیا، احمد نجفی، رضا رویگری، علی دهکردی، کوروش تهامی، نیما شاهرخ شاهی، رز رضوی، مهشید افشارزاده، آهو خردمند، پروانه معصومی، کتانه افشارنژاد، شیوا خنیاگر، فریبا متخصص، غلامرضا علی اکبری، منوچهر آذری، ترلان پروانه، امیر شجاعی، عباس عرفانی، لادن سلیمانی و ایرج نوذری در آن ایفای نقش میکنند.
// در مسیر زایندهرود
سریال «در مسیر زاینده رود» به کارگردانی «حسن فتحی» نیز گزینه بعدی است که در ساعت 22:15 روانه آنتن میشود.
در مجموعه جدید فتحی مانند همیشه عدهای از شناخته شدهترین بازیگران سینما، تئاتر و تلویزیون نظیر حسین محجوب، مهرانه مهین ترابی، مسعود رایگان، اشکان خطیبی، بهنوش طباطبایی، مهرداد ضیایی، پردیس افکاری، مهدی سلطانی، افسانه پاکرو، هومن برق نورد، الهه حسینی، فرخ نعمتی، حمیدرضا آذرنگ، مهدی باقربیگی، مهران نائل، نیما نادری و... نقش آفرینی میکنند.
// از پذیرفتن خانواده معذوریم
آخرین سریالی که در ایام ماه رمضان از تلویزیون پخش میشود، مجموعه «از پذیرفتن خانواده معذوریم» است که کارگردانی آن را «فرزاد موتمن» برعهده دارد. این سریال هرشب ساعت 23:10 پخش میشود.
در نخستین تجربه سریال سازی فرزاد موتمن، بازیگرانی چون: برزو ارجمند، علی قربانزاده، امیرحسین رستمی، رضا داوودنژاد، مهران رنجبر، شبنم قلیخانی، بهنوش بختیاری، بیتا سحرخیر، ملیکا شریفینیا، گلاره عباسی، پرستو صالحی و داریوش کاردان حضور دارند.
گفته میشود نام این سریال در زمان پخش قطعا تغییر خواهد کرد.
گروه سیاسی: آن روزها انگار نقطه نظراتش در مورد حزب الله و رهبری انقلاب با امروز تفاوت داشت. میرحسین موسوی در مصاحبه با نشریه"حوزه" سخنانی را بر زبان آورد که بازخوانی آن در شرایط کنونی خالی از لطف نیست.
به گزارش رجانیوز، حکایت میرحسین نظیر حکایت انقلابیونی است که سرآغاز انقلاب را در صف خواص سپری کرده اند، اما به مرور زمان راه را به بیراهه سپرده اند. میرحسین موسوی آن روزها از رهبر انقلاب تجلیل می کرد و معتقد بود تا زمانی که او هست، انحرافی وجود نخواهد داشت. او همچنین معتقد بود که همه باید از حزب الله دفاع کنند و نگذارند که دستاوردِ بها دادن به حزب الله از بین برود. اکنون اما از پس این همه سال جای این پرسش باقی است که بسیجیان و حزب اللهی های میرحسین کجایند؟ آیا او عملا علیه اندیشه های سابق خود که روزی مدعی پایبندی به آنها بود، قیام نکرده است؟
موسوی در مصاحبه با "حوزه" ضمن تاکید بر اینکه مسئولین باید از حزب الله دفاع کنند، گفت:«نباید بگذاریم این دستاورد بزرگ یعنی بها دادن به حزب الله از بین برود. اگر حزب الله کنار زده شود ارزشهای اسلامی انقلاب از پیکره نظام و مدیریت کشور رخت برخواهد بست. حضرت امام روی حاکمیت حزب الله والهی کردن انگیزه ها در نظام اداری و اجرایی کشور حساسیت فوق العاده ای داشتند. اگر امام اسوه حسنه ماست که هست باید در حراست این مهم تلاش کنیم تبلیغ کنیم و از نیروهای متدین و مومن به هیچ وجه نباید صرف نظر کنیم.»
او با اشاره به تصویر غلطی که ممکن است برای برخی پیش بیاید و در نتیجه آن مشی حزب الله را مرتجعانه لقب دهند، گفت:«مشی و سیره مملکت داری و رهبری امام براین اوهام خط بطلان کشید. اعتقادات امام هیچ تنافری بااداره صحیح و مدرن جامعه نداشت. می بینیم که: جناب ایشان بین سیستم علمی اداری و ارزشهای عمیق مذهبی پیوند ناگسستنی به وجود آورد و با این عمل خود تشکیلات و نظام نوی را به جهان عرضه کرد. در صدراسلام هم چنین بود. با وجود تمدن رم و ایران قدیم پیامبر اسلام آمد و طرحی نو را در شکل زندگی جوامع پی ریخت.»
نخست وزیر دهه شصت همچنین در پاسخ به سوالی در مورد احتمال کنار زده شدن حزب الله در آینده، به نقش رهبری اشاره کرده و گفت:«چون رهبر ما روحانی و شاگرد حضرت امام است و روحانیت در راس امور می باشد به راحتی می توان با این انحراف مقابله کرد. بی تردید حفظ روحانیت و آرمانهای اسلامی بدون حفظ حزب الله امکان پذیر نمی باشد. ما اگر کارشناسان مذهبی خودمان را کنار گذاشته و به سراغ کارشناسان با عنوان اما بیگانه با ارزشهای راستین مذهب برویم روحانیت به دست همین عناصر دوراز مذهب کنار زده خواهد شد و در نتیجه ارزشهای اسلامی و الهی در جامعه رنگ خود را از دست خواهد داد.»
او معتقد بود بین حفظ نظام الهی و نیروی حزب الهی یک ارتباط ناگسستنی منطقی و عقلانی است. میرحسین می گفت:«ارزشهای یک انقلاب را ارزشمداران حراست و حفاظت می کنند. این یک مساله مبنایی و اساسی است که باید در زمینه آن کتابها نوشته شود. اگر این مساله درست برای مردم و مسئوولین ما روشن نشود ممکن است جمهوری اسلامی آهسته آهسته به سمت آمریکایی و ارزشهای منبعث از آن که مورد تنفر و انزجار حضرت امام و ملت ماست برود.»
سوالی که وجود دارد این است که مواضع مدافع سابق حزب الله چه نسبتی با اکنون دارد؟ آیا او اکنون خارج نشینان و سلطنت طلب ها و آشوبگران را مصداق حزب الله می داند؟! یا اینکه در سیر روشنفکری اش مرزبندی های گذشته و سخن گفتن از حزب خدا و حزب شیطان را نادرست می داند؟ این همه هر چه باشد چه به واسطه تکثر طلبی نوین و چه به واسطه مصلحت سنجی های میدان سیاست، یقین با مواضع گذشته او سر ناسازگاری دارد.
میرحسین آن روزها از لزوم در صحنه بودن حزب الله سخن می گفت:«یکی از ارکان و اصول وصیت نامه شان توصیه و سفارش به حفظ نیروهای مومن است. ایشان به خوبی رابطه حفظ نظام و در صحنه بود حزب الله را لمس کرده بودند و در زمان حیات خود دائما روی این مساله تکیه و بر همان اساس مشی می کردند.»
او مطابق معمول پای خاطره ای از امام را پیش کشید:«در رابطه با یک وزارتخانه مشکل قانونی پیدا کردیم . عده ای از افراد متخصص غربگرا کارشکنی می کردند و نیروهای حزب الله و متدین را مورد اذیت و آزار قرار می دادند. ایشان حکم دادند که ما خارج از حوزه قانونی و اداری آنان را بر کنار کنیم. فرمودند: اینجا حیثیت اسلام در میان است و حرام است اینان در این وزارتخانه باشند. بعد دراجرای این حکم مشکلات و موانعی پیدا شد و اینان درصدد انکار این حکم و دستور از جانب امام برآمدند. حضرت امام به برادر گرامی آیه الله موسوی اردبیلی مطلب را فرمودند. ایشان به صدور این حکم از سوی حضرت امام شهادت دادند و کار به انجام رسید و مساله حل شد.»
سوال اینجاست که حزب اللهی های میرحسین اکنون کجایند و او چرا اکنون نگران هم جبهه شدن با کسانی که نه اینکه اندیشه های غربی دارند، بلکه وابستگی خود به استعمار را هم فریاد می کنند، نمی شود؟ آیا همنوایی با بی بی سی، voa، سلطنت طلب ها، بهایی ها و کمونیست ها جای نگرانی ندارد؟ چه کسانی حامی اویند و در صف مقابل او چه کسانی قرار دارند؟ چگونه است که او با سطنت طلب ها هم مرزبندی ندارد، اما با حزب اللهی هایی که پیشتر مدافعشان بود، مرزبندی دارد؟! آیا اکبر گنجی به حساب او یک حزب اللهی است؟!
نخست وزیر امام در مصاحبه اخیر خود به مناسبت 22 بهمن و در پاسخ به سوالی در مورد تجمعات و راهپیمایی ها می گوید:«جنبش سبز به کرامت ذاتی انسانی و حق تنوع عقاید و اندیشه و آزادی بیان احترام می گذارد و از همه جنبش هایی که اهداف آنها بهروزی و رشد ملت و تضمین حقوق شهروندی و آزادی های اساسی ملت ما و نیز عدالت اجتماعی است استقبال می کند و آنها را از خود جدا نمی داند.» و این یعنی تداوم همان عدم مرزبندی هایی که روزی گریبان گیر بنی صدر هم شد تا در نهایت او را در کام منافقین فرو برد.
خبرگزاری فارس: در حالی که بیش از 5 ماه از حضور مهدی هاشمی رفسنجانی در لندن میگذرد و دانشگاه آزاد چند روز پس از خروج وی از کشور، اعلام کرد که مهدی هاشمی برای انجام کارهای مربوط به دانشگاه آزاد از کشور خارج شده است، مرد شماره 2 دانشگاه آزاد از جزئیات این مأموریت خبر ندارد.
به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، مهدی هاشمی رفسنجانی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از اغتشاشات ایام پس از انتخابات 22 خرداد، در اوایل شهریور سال جاری به یکباره کشور را به مقصد لندن ترک کرد که پیرو آن سوالات فراوانی در اذهان عمومی راجع به این اقدام فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام شکل گرفت.
بسیاری از مردم و کارشناسان، رفتن مهدی هاشمی به لندن را با مسائل مطرح شده درباره وی مبنی بر دست داشتن در اغتشاشات پس از انتخابات، بدون ارتباط نمیدانستند و خواستار بازگرداندن وی به ایران برای حضور در دادگاه بودند؛ مسئلهای که هماکنون نیز به قوت خود باقی است.
این شائبهها آنجا بیشتر تقویت شد که در چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده آشوب های پس از انتخابات، مسعود باستانی از روزنامهنگاران فعال دوم خردادی با اشاره به محورهایی که از سوی مهدی هاشمی رفسنجانی به مدیریت سایت "جمهوریت " داده شده بود، گفت: حمله به عملکرد 4 ساله دولت و تضعیف نهادهای قانونی کشور(سپاه ،بسیج، شورای نگهبان و...) و القای تقلب و التهابآفرینی در انتخابات جزو محورهایی بود که دستور کار داشتیم.
همچنین حمزه کرمی مدیر سایت جمهوریت نیز در دادگاه اعلام کرد که مهدی هاشمی در انتخابات پولشویی، سند سازی و از بیتالمال هزینه میکرد.
اما پیرو این شائبههای جدی، دفتر هیئتامنای دانشگاه آزاد به دفاع از مهدی هاشمی رئیس این دفتر، پرداخت و با صدور اطلاعیهای سفر وی را یک "مأموریت سازمانی " عنوان کرد.
دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد در این اطلاعیه خود تصریح کرد که مهدی هاشمی رئیس دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد جهت بازدید و رسیدگی دفاتر و شعبات دانشگاه آزاد در خارج از کشور، چندین روز قبل از دادگاه مورخ 3 شهریور 88 به خارج از کشور عزیمت کرده و قطعاً بعد از اتمام "مأموریت سازمانی " خویش جهت پاسخگویی به مطالب کذب مطرح شده در دادگاه به کشور بازخواهد گشت.
اما اکبر هاشمی رفسنجانی پدر مهدی هاشمی نیز در دیدار با دانشجویان در سفر خود به مشهد مقدس، در پاسخ به سوالات و اعتراضات دانشجویان راجع به سفر مهدی هاشمی به خارج از کشور پاسخهایی ارائه کرد.
آنچنان که در متن ارسالی از سوی دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از این دیدار آمده است، هاشمی در پاسخ به سوالات دانشجویان درباره مهدی هاشمی رفسنجانی میگوید: "خیال مهدی از پروندههایش راحت راحت است! "
اما هاشمی رفسنجانی در ادامه به نقش مهدی هاشمی در کمیته غیرقانونی "صیانت از آرا " اشاره کرده و میگوید:من مطمئنم مهدی در این انتخابات در هیچ بخشی دخالت نداشت، "جز در مسئله کمیته صیانت از آرا ". مهدی نه پولی دارد و نه به کسی پول داد. گفتند: او پول داده تا افرادی در اغتشاشات شرکت کنند، در حالی که از این کارها بیزار است!
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص علت سفر پسرش به لندن هم اینچنین میگوید که: "ما در دانشگاه آزاد اسلامی شش واحد در خارج از کشور داریم که همه آنها مشکل دارند. میبایست کسی میرفت و رسیدگی میکرد. از لندن شروع کردیم و به لبنان رفتیم که باید توسعه پیدا کند. واحد دوبی مشکلات خاصی دارد. در زنگبار زمین دادند که هنوز نتوانستیم شروع کنیم. در ارمنستان و تاجیکستان هم واحد داریم. باید رسیدگی میکرد که رفت. دلش میخواهد بیاید و من میگویم اول کارهایت را تمام کن و انجام بده و بعد بیا. از این طرف هم مرتب تهمت میزنند که او هم همیشه جواب میدهد. "
* عضو هیئت امنا؛ فعلا بیاطلاع
با وجود اطلاعیه دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد که ریاست آن بر عهده شخص مهدی هاشمی رفسنجانی است و همچنین اظهارات اکبر هاشمی رفسنجانی، کریم زارع عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد در پاسخ به تماسهای مکرر خبرنگار فارس همچنان اعلام میکند که در این خصوص اطلاعات کافی ندارد و بایستی ابتدا تحقیق کرده و سپس در این مورد اطلاعرسانی کند.
کریم زارع طی مصاحبهای با خبرگزاری فارس در مورخ 27 دی درباره مأموریت مهدی هاشمی رفسنجانی از سوی دانشگاه آزاد گفت که عادت من این است که تا از موضوعی به طور کامل خبر نداشته باشم در مورد آن صحبتی نمیکنم، لذا من در این باره میپرسم و خبر میدهم.
با این وجود و با گذشت 20 روز از این مصاحبه کریم زارع و گذشت 5 ماه از سفر مهدی هاشمی رفسنجانی به لندن، کریم زارع عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد همچنان در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر چند و چون مأموریت مهدی هاشمی، مدت زمان این مأموریت، جزئیات آن، زمان برگشت وی و ... اعلام میکند که باید ابتدا در این مورد تحقیق کرده و سپس اطلاعرسانی کند.
کریم زارع میگوید که هنوز موضوع مأموریت آقای مهدی هاشمی برایش مشخص نشده! وی همچنین ادامه میدهد که "من گفتهام که موضوع مأموریت آقای هاشمی را به من بگویند ولی هنوز به من چیزی نگفتهاند! "
در هر حال عدم اطلاع عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد و معاون پارلمانی این دانشگاه که پس از عبدالله جاسبی رئیس این دانشگاه، مرد شماره 2 دانشگاه آزاد به شمار میآید، از مأموریت مهدی هاشمی امری عجیب به نظر میرسد و اصحاب رسانه و مردم کشورمان همچنان منتظر اطلاع از جزئیات بیشتر مأموریت مهدی هاشمی و زمان بازگشت وی به ایران هستند.
در عین حال سخنان حجتالاسلام والمسلمین رئیسی معاون اول قوه قضائیه مبنی بر ارجاع پرونده مهدی و فائزه هاشمی رفسنجانی به دادسرا نیز موضوعی است که بیش از پیش اطلاعرسانی دقیقتر دانشگاه آزاد را درباره مهدی هاشمی ضروری میسازد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از سایت دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، سایت نوروز پایگاه مجازی اطلاعرسانی جبهه مشارکت ایران اسلامی در روز 12 آبان 1388، یادداشتی به قلم علی مزروعی تحت عنوان "استبداد مطلقه و قانون " بر روی خروجی خود قرار داد که این مطلب به مناظره قلمی بین وی و مسعود رضائی انجامید.
در پی انتشار مطلب مزروعی برخی از کاربران اینترنتی به تبادلنظر پیرامون این مطلب پرداختند که سایت نوروز نیز به آنها پاسخ داد.مسعود رضائی نیز در قالب کامنتی درباره این مطلب نوشت:
1- اگر به دورههای قبلی انتخابات ریاست جمهوری نیز نگاه کنید، ملاحظه خواهید فرمود که رویه رهبری این بوده است که بعد از اعلام نتایج نهایی شمارش آراء از سوی وزارت کشور - در هر دورهای - بلافاصله پیام تشکر و تقدیری از حضور مردم در عرصه انتخابات و نیز اعلام حمایت از رئیس جمهور منتخب صادر میکردند. بنابراین آنچه در این دوره اتفاق افتاد مسأله غریبی نبود. ضمن آن که توجه داشته باشید در این دوره، ساعت حدود یک و نیم بعدازظهر روز شنبه، آقای موسوی با صدور یک بیانیه تهدیدآمیز، خواستار آن شد که شمارش آراء به نفع ایشان باید اعلام شود و این یک حرکت کاملاً غیراصولی و غیرقانونی بود.
2- رهبری در دیدار با خود آقای موسوی و نیز با رؤسای ستادهای انتخاباتی کاندیداها، با قاطعیت اعلام کردند که شکایات و اعتراضهایی که از طریق قانونی ابراز گردد باید با دقت مورد پیگیری قرار گیرد. بنابراین اگر آن پیام، موضع رهبری بود این دستور هم موضع و کلام رهبری بود و برای شورای نگهبان لازمالاجرا.
3- براستی اگر آقای موسوی ابتدا راههای قانونی را طی میکرد و مرحله به مرحله به همه مردم نشان نمیداد که طی کردن راه قانون بیفایده است، آیا بهتر نبود؟ چرا ایشان راه قانونی را در پیش نگرفت؟ آیا دلیل این مسأله آن نبود که میدانست دلایلی که برای ابطال انتخابات عرضه میکند بیپایه و مبنا هستند؟
4- از شما میپرسم و امیدوارم منصفانه پاسخ دهید: اگر به فرض آقای موسوی حائز اکثریت آرا شده بود و بلافاصله پس از اعلام نتایج شمارش آرا، آقای محسن رضایی بی آن که شکایت و اعتراض خود را از طریق مجاری قانونی دنبال کند، خواستار ابطال انتخابات میشد و جمعی از هواداران او نیز در حمایت از این خواسته او، به خیابانها میریختند و همان کارهایی را میکردند که شاهد بودیم، شما این حرف و رفتار او و هوادارانش را مورد تأیید قرار میدادید یا به او تاکید میکردید که اعتراض خود را از مجاری قانونی پیگیری کند؟ براستی چه فرقی است میان مهندس موسوی و محسن رضایی؟ آیا ما باید بر مبنای علائق خود به افراد، اظهار نظر کنیم با بر مبنای اصول منطقی و قانونی؟ مسلم بدانید اگر خواسته باشید راه نخست را در پیش بگیرید، نه تنها هیچگاه در مسیر توسعه سیاسی گام بر نخواهیم داشت بلکه چه بسا ایران هم به فنا رود و دیگر نه اثری از تاک ماند و نه از تاکنشان!
5- چنانچه نویسندگان محترم آن سایت مایل به مناظره قلمی در این باره باشند، اینجانب آمادگی کامل خود را بدین منظور اعلام میدارم.
دستاندرکاران سایت نوروز در پاسخ به رضایی ادعا کردند:
دوست عزیز! در باره مناظره باید شرایط برابر حاکم باشد در حالیکه اینگونه نیست و شما در موضعی هستید که امنیت کامل داری، اما دوستان ما بازداشت و زندانی با آن شرایط شدهاند تا اعتراف کنند که تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است و روشن است که در این شرایط مناظره کننده از سوی ما چه وضعی خواهد داشت، اما در رابطه با آنچه به پاسخ قبلی ما دادهاید:
1- این توجیه شما در مورد موضع رهبری قانع کننده نیست چرا که همه ما به تمایز کامل این انتخابات از انتخاباتهای قبلی واقف هستیم و البته دسترسی رهبری به اطلاعات مرتبط بیشتر از ماست، بنابراین رهبری نمیبایست مثل انتخاباتهای کممناقشه قبلی اینگونه اعلام موضع میکردند و راه را برای پیگیری قانونی بیوجه میکردند و یا حداقلش این بود که در همان پیام به پیگیری قانونی موضوع اشاره میکردند. و حتما شما بیاد دارید که موضع رهبری در نمازجمعه 29 خرداد هم تفاوت چندانی با این موضع نداشت جز آنکه بدلیل حوادث واقعه و نوعی تعارف پیگیری قانونی را توصیه کردند.
2- در مورد موضع آقای موسوی روشن است که ایشان چون خود را پیروز میدانست چنین موضعی را اتخاذ کرد و به هرحال ایشان یک طرف دعوا بود که از این موضع انتظار رسیدگی داشت.
3- در مورد اینکه اگر موسوی پیروز میشد و رضایی اعتراض میکرد باز اگر وضعیت تناسب آراء و وضعیتشان و درک عمومی از انتخابات همانند آنچه گذشت بود ما حق اعتراض را برای آقای رضایی به رسمیت میشناختیم و خواستار رسیدگی به خواستهاش میشدیم، البته میدانیم که چون یک چنین رخدادی در عالم خارج اتفاق نیفتاده است پاسخ ما میتواند محل مناقشه قبول یا رد توسط شما باشد.
4- اما فرض که همه مدعای شما درست باشد و در انتخابات تقلب نشده و نتیجه همین باشد که اعلام شد، سئوالی که قبلا مطرح کردیم و شما نادیده گرفته و جواب ندادید تکرار میکنیم، اینکه چرا هنوز رایگیری تمام نشده به برخی ستادهای انتخاباتی میرحسین از سوی نیروهای امنیتی و لباس شخصی حمله شد؟ چرا در همان روز و شب اول پس از انتخابات به خانهها و احزاب اصلاحطلب هجوم کرده و بسیاری را بازداشت و دفتر جبهه مشارکت را پلمپ کردند؟ و چرا به مردم معترض حمله کردند و افراد را کشتند و...؟ واقعا اگر احمدینژاد رای آنهم 24 میلیون آورده بود انجام اینکار برای چه بود؟ و چرا تا حالا فعالان سیاسی را در زندان نگه داشتهاند؟
دوست عزیز! در انجام اینکارها به کدام قانون حتی از نوع یاسای چنگیزش عمل شده است؟ از آموزههای شرع و اخلاق و...میگذریم. دوست عزیز! ظاهرا ما ایرانیان عادت کردهایم تا بلا و مصیبتی بر سر خودمان نیاید، چشمها و گوشهامان را ببندیم و بگوئیم انشالله گربه است! شما برای ما روشن کنید در این کشور به کدام قانون عمل میشود؟ اگر حاکمان خود را در شرایط عادی ملزم به رعایت قانون نشان دهند شرط نیست، بلکه آنان باید در شرایط بحرانی به خصوص در رابطه با مخالفان و منتقدان خود این پایبندی را نشان دهند. آیا همه باید فرزند مقامی باشند که کشته شدنش با آن وضع فجیع در کهریزک اعتراض رهبری و دستور بستن آنرا بدهد. ما نمیدانیم شما چقدر در جریان بازداشت افراد بیگناهی هستید که در حوادث پس از انتخابات بازداشت و زندانی با اعمال شاقه شدهاند؟ آیا اینها ظلم نیست؟ و آیا اینها خود نشاندهنده انحراف و تقلب نیست ؟ و آیا... .
گفتنی است پس از انتشار نظر اول مسعود رضایی مطلب یادداشت مزروعی و نظرات ثبت شده ذیل آن از سایت نوروز حذف و پس از دو روز مطلب دوباره بر روی خروجی قرار گرفت.البته پیوندی نیز به سایت شخصی مزروعی برقرار شده و مناظره قلمی رضایی با مزروعی در سایت شخصی وی ادامه دارد.
مزروعی در بخشی از آخرین پاسخی که به کامنت مسعود رضایی داده، چنین آورده است:
خوشبختانه بجز اینها که آوردم به جز موارد 1و2و3 در دیگر موارد اختلاف نظری با شما ندارم اما روشن است که عینکی که هریک از ما به چشم داریم متفاوت است. من نگاهم متمرکز و معطوف به عمل حاکمیت است و شما متمرکز و معطوف به موسوی، و من به نقض عهد حاکمیت در عمل به قانون اساسی با مردم معتقدم و در این صورت اعتراض را حق موسوی و مردم میدانم در حالیکه شما باور دارید که حاکمیت نقض و نقص چندانی در اجرای قانون نداشته و این موسوی (با نادیده گرفتن اعتراض دو نامزد دیگر) بوده است که از مسیر قانون خارج شده و بحران آفریده است در این صورت نمیدانم ادامه این مناظره چگونه ممکن است، چرا که ظاهراً حلقه وصلی جز همان موارد مشترک برای عبور از وضعیت فعلی که فرع بر موضوع است نمیماند.
متن کامل این مناظره مکتوب در سایت دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران به آدرس www.irhistory.com قابل دسترسی است.
به گزارش خبرنگار "سرویس فضای مجازی " خبرگزاری فارس، رسائل نوشت؛ بررسی موارد تاریخی همواره درسها و عبرتهای عجیبی داشته است.اگرچه برخی تلاش میکنند عملکرد خود را از اذهان مردم بزدایند، اما اسناد تاریخی هنوز زنده است.
پس از آنکه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اقدام به انتشار بیانیهای مبنی بر عدم وجود شرایط مرجعیت برای آیت الله صانعی نمود، سیدحسین موسوی تبریزی با زیر سئوال بردن بیانیه، اقدام فوق را سیاسی و غیرموجه دانست.
این درحالی است که سیدحسین موسوی تبریزی خود در زمان تصدی دادستانی کل کشور به استناد نظر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، آیت الله شریعتمداری را فاقد صلاحیت مرجعیت و حتی اداره اموال مربوط به سهم امام دانست.
متن این نامه بدین شرح است:
حکم به آقای یوسف صانعی (واگذاری اداره دار التبلیغ اسلامی به دفتر تبلیغات قم)
زمان: 29 اسفند 1363/ 27 جمادی الثانی 1405
مکان: تهران، جماران
موضوع: واگذاری اداره دار التبلیغ اسلامی قم به دفتر تبلیغات اسلامی قم
مخاطب: صانعی، یوسف
بسمه تعالی
سرپرستی محترم دفتر تبلیغات اسلامی قم
با توجه به اینکه آقای شریعتمداری دیگر صلاحیت اداره دار التبلیغ اسلامی قم و انتشارات و چاپخانه و کتابخانه و متعلقات آنها اعم از ساختمانها و خوابگاه و غیره را ندارند و نمیتوانند درباره آنها سرپرستی کنند و از آنجا که همه آنها طبق اعترافات خودش از وجوه شرعیه و زکوات و عطایای مردم و از بیت المال مسلمین تهیه شده است با کسب اجازه که از محضر مبارک ولیفقیه و مرجع بزرگوار و امام امت آیت اللَّه العظمی امام خمینی(مد ظله العالی) شد ایشان اجازه فرمودند که دفتر تبلیغات اسلامی قم تمامی موارد فوق الذکر را به نحو احسن اداره نمایند.
امید است که با اعمال مدیریت صحیح و دقت کامل در حفظ بیت المال کما هو حقه بهرهبرداری به نحو اتم و اکمل در مصالح اسلام و مسلمین و ترویج شریعت مقدس اسلام و مکتب جعفری (علیه السلام) و تربیت طلاب علوم دینی و مروجین و مبلغین مذهبی انجام گیرد و همواره مورد توجه حضرت بقیة اللَّه (ارواحنا فداه) باشد.
از این تاریخ میتوانید با صورت جلسه کامل همه موارد فوق و کلیه وسایل موجود را از دادستان محترم انقلاب اسلامی قم تحویل بگیرند.
و السلام علیکم و رحمة اللَّه.
دادستان کل انقلاب اسلامی ایران- سید حسین موسوی تبریزی- 8/ 2/ 61
بسمه تعالی
جناب آقای صانعی دادستان، به محتوای این ورقه عمل نمایید.
29 اسفند 63
روح اللَّه الموسوی الخمینی
(صحیفه امام، جلد 19، صفحه 192)
همزمان با تظاهر باند عطاء... مهاجرانی به «روشنفکری دینی»، یکی از اعضای این باند مجدداً منکر وجود امام زمان(عج) شد. اکبر گاف در مصاحبه با بی بی سی انگلیس، باور مهدویت را برگرفته از مسیحیت خواند و گفت هیچ دلیلی مبنی بر وجود امام زمان]عج[ وجود ندارد.
وی همچنین در بخش دیگری از این مصاحبه مدعی شد که ائمه شیعه نه معصوم و نه واسطه فیضند، بلکه تنها، آدم هایی عالم و دانشمند بوده اند!
این حامی موسوی پیش از این هم، ضمن ادعای این که «اثبات این که قرآن، سخن خدا است، ناممکن است»، گفته بود که «قرآن، متنی است که بعدها به وسیله مسلمان ها، از ترکیب چند گفتمان مختلف، ساخته شده است.»!
این اظهارات در حالی مطرح شده است که عطاء مهاجرانی چند روز پیش در مصاحبه ای تاکید کرد، فاصله میان تیم وی با میرحسین موسوی، فاصله میان ابوذر و علی(ع) است!
البته سخنانی از جنس مواضع گنجی، از سوی دیگر اعضای این گروه 5 نفره هم ابراز شده است، چنانچه، عبدالکریم سروش، در سال 86 در گفت وگو با مجله zemzem با ادعای این که دریافت های پیامبر اکرم(ص) از وحی تجارب و درک های شخصی ایشان از الهامات بوده است، به طور واضحی برخلاف معتقدات واضح مسلمانان، ادعای بشری بودن قرآن را مطرح کرد.
وی همچنین در خصوص عصمت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نیز شبهاتی وارد کرده بود. محسن کدیور هم مدعی شده بود که «عصمت در میان آدمیان منحصر به شخص پیامبر است» و ائمه فاقد عصمتند!
گفتنی است درپی صدور بیانیه های 5 نفره((مهاجرانی، سروش، کدیور، عبدالعلی بازرگان و اکبر- گاف) مهاجرانی اعلام کرد این عده، اتاق فکر جنبش سبز هستند. در بیانیه مذکور که شرح و تفسیر بیانیه 17 موسوی محسوب می شد، از جمهوری اسلامی به عنوان ولایت جائر یاد شده بود. میرحسین موسوی به دلایل کاملا روشن هرگز حاضر نشده از تحرکات 7 ماه اخیر باند مذکور و دنباله های آنها در آمریکا و اروپا ابراز برائت کند بلکه این طیف، سخنگویان وی در خارج از کشور محسوب می شوند.
کیهان پیش از این از نقش ویژه جریان انحرافی، استعماری و ضد شیعی بهائیت در فتنه سبز خبر داده بود و اخبار جدید صحت این خبر را تأیید می کند.
گفتنی است براساس اخبار موثق، اکبر گنجی به عنوان کسی که «جسارت حمله مستقیم به اعتقادات اسلامی و شیعی را دارد» از سوی مهاجرانی و کدیور در جمع 5 نفره مورد اشاره پذیرفته شده است. ضمن آن که گنجی در دوران اصلاحات از روابط پنهان و رسوایی برخی سران مدعی اصلاحات نیز اطلاعاتی دارد که به عنوان باج از آن استفاده می کند. وی چند سال قبل از زندان برای سران مدعی اصلاحات پیغام داده بود که اگر اخبار مربوط به او در روزنامه های وابسته به اصلاحات چاپ نشود، دست به افشاگری خواهد زد.